مونس های روحی ویدا

زندگی آرزویی است که هر لحظه از اندیشه تو می گذرد

مونس های روحی ویدا

زندگی آرزویی است که هر لحظه از اندیشه تو می گذرد

روزانه نوشت

باسلام ، سپاس و شادمانی

امروزم را چگونه می گذرانم ؟

رفتارهای ذهن و احساسم را مشاهده می کنم و بنابراین الگوهایی از آنچه برمن گذشت و آنچه پیش رو دارم را جمع بندی خواهم کرد .

همینطور که می نویسم مورچه کوچکی بین دستانم و کیبور کامپیوتر ،جولان می دهد با گوشه چشمی حواسم بهش هست در حالی که بودنش را دوست دارم ، مگر اینکه از آستین مانتوی من بالا بره !

اگر قرار باشد که روزانه نویسی کنم شاید بهتر باشد که در ابتدا بپرسم که دیروزم را چگونه گذراندم ؟

برای بازدید از یک تصفیه خانه فاضلاب رفتم . تصفیه خانه در حال ساخت مسکن مهر . کارشون خوب بود و فعلا" نقص ایمنی نداشتند تا ببینیم بعدها چه آشغالگیر و بوگیری نصب می کنند و پیمانکار مقیم، چطور ایمنی سیستم را رعایت خواهد کرد.

بعد از کار برای شنا به استخر رفتم البته با عشق کوچکم ، پریا ...تفریح و لذت پریا اینه که من روی آب بخوابم و پاهام را بگیره و در قسمت کم عمق استخر مرا به اینطرف و آنطرف ببرد . البته ناگفته نمونه که منم کلی کیف می کنم .

تصویر مرتبط

بعداز ظهر به کلاس سلفژ یا تنظیم صدا رفتم در اولین جلسه از خانم مربی خواستم تا قاطع و بی تعارف بهم بگه که می توانم از کتاب مهربان مراقب دکلمه کنم یا نه ؟

و این در حالی هست که من اصلا" تجربه خواندن دکلمه و یا شعر خوانی را ندارم ....!

چند متن که برایش خواندم تایید کرد که صدام انرژی خوبی داره و از عهده سی دی زدن از روی کتابم برمی آیم .

 البته موسیقی متن هم لازمه که گذاشته بشه و من می خواهم ببینم که غنچه ناشکفته آرزویم ، چطور ببار خواهد نشست ...

تصورم این است که مناسبترین سوال بعدی ام می بایست اینطور باشد که غروب را چطور گذراندم؟

غروبم را با ضبط صدایم و نوشیدن چند پیاله دیگر از عشق بسر رسید .

امروزتان عالی و پربارتر از همیشه باد.

نظرات 1 + ارسال نظر
مبینا جمعه 10 شهریور 1396 ساعت 11:24

چه روز زیبایی بوده ویداجون

خدا رو شکر بخاطر این روزها

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.