وقتی به رویدادهای زندگیمون نگاه می کنیم ؛ از خودمون می پرسیم :
آیا این درست بود یا غلط ؟
خوب بود یا بد ؟
از دیدگاه جان ؛ تجربه های زندگی ما نه خوبه و نه بد . نه عادلانه است و نه ناعادلانه ..... تجارب زندگی ما همانهایی هستند که باید باشند . آنها فرصتهایی هستند برای آموختن .
ما از تجربیاتمون یادمی گیریم که چطور هر بار به شیوه ای بهتر عمل کنیم .
در حالی که هوشیاری تازه ای را بدست می آوریم ؛ معیارهای زندگی ما تغییر می کنه و اهداف قدیمی ؛ دیگه برامون جالب نیستند .مابسمت تازه ها حرکت می کنیم . شیوه های جدیدی از تجربه ؛ آدمهای تازه با افکار به روز شده .
با جابه جایی بینش ؛ از نقش قربانی به نقش آفریننده و از کسی که گرفتار زندگی هست ؛ به انسانی که حاکم بر سرنوشتش هست تبدیل میشیم .