جدیدا" کتابی با عنوان هنر درمانی خوندم . نوشته دانیل براون ترجمه مهدی وهابی .
در قسمتی از کتاب نوشته شده :
" وقتی در هنردرمانی به بررسی نحوه نگاه تان به خود و دنیا می پردازید ، درمان وضعیت بهتری می یابد . هنرمند چه با خمیر کار کند ، چه با کلمات و چه با کلیدهای پیانو ، دنیای نمادینی می سازد که آزاد کننده عواطف و عقاید اوست .
همه ما نمادهایی داریم که بازتاب دهنده افکار و احساسات ما هستند ، به عنوان مثال غروبی زیبا شاید معنای آرامش یا غم را بدهد .
تمام درمان ها بر تغییر نمادها یا معانی آنها در ذهن شما متکید .
و خلاصه اینکه درمان به کمک هنر در دو مرحله صورت می گیره :
1- توجه کردن به نماد
2- تحول نماد "
این کتاب تمرینات خیلی جالبی داشت که من واقعا دوست داشتم مثل اینکه بهمون یاد می داد برای هر احساس و یا کلمه ، یه تصور یا نماد در ذهنمون درست کنیم و یا اونو نقاشی کنیم .
اگه یه تصویر یا موزیک برامون نمادی از غم داره و فضای سنگین ایجاد می کنه ، تغییرش بدیم و با این تغییر ، حسمون هم تغییر خواهد کرد .
چند روز پیش بطور اتفاقی کلاس یوگای من با یه کلاس تخلیه هیجان ادغام شد . از اینکه می تونستم تجربه جدیدی داشته باشم خوشحال بودم . در اونجا هدف این بود که با تولید آوا و حرکات بیشتر ضربه ای ، هیجانات درونی خودمون رو خالی کنیم و مربی می گفت هر کس آوای مخصوص به خودش داره ، آوای خودتون را پیدا کنید .
داشتم فکر می کردم چقدر خوبه که آوای درونی من زیبا باشه ، دوست دارم خالق زیبایی باشم و با هنر درمانی ، یاد می گیریم که هیجانات و احساسات خودمون را به زیبایی تبدیل کنیم .
چیزی که آخر کلاس مربی بمن گفت این بود که ازت متشکرم که ما را قضاوت نکردی . در کتاب هنر درمانی هم دقیقا" همینطور گفته که : " در تمام مدت درمان با هنرها ، از نقد کردن خود و دیگران بپرهیزید . داشتن نگرشی بدون پیش داروی ، حیاتی است "
درود و سپاس از مطالب خوب این وبلاگ و زحمات شما .
ولی به شخصه اعتقاد دارم که شادی و غم هر دو لازمه ی زندگی بشری هستند ...
فکر کنید وقتی متالم و ناراحتید ... یکی بخواد با موزیک شاد از این وضع خارجتون کنه ... غم و شادی هر دو نیاز به همدلی دارند ... و گاهی که آدم همدلی پیدا نمی کنه یه آهنگ غمگین یا شاد می تونه آروممون کنه .
عذر خواهم از یاده گویی . و باز هم سپاس
سلام بسیار زیبا نوشتید و منم با شما هم عقیده هستم . در متنی که نوشتم هدفم این بود که توجه داشته باشیم موسیقی "عبارات تاکیدی با بار منفی" نداشته باشه ... این خیلی مهمه .... وگرنه مسیقی تسلی بخش و آرام می تونه خیلی هم خوب باشه . بشرطی که بهش عادت نکنیم ... چون همانطور که همیشه می گم حس اصلی و واقعی ما انسانها شادمانی و حسی سبکه ، درست مثل یه نوزاد .... لازمه در مواقع اندوه به خودمون کمک کنیم تا سطح انرژی مون سریع تر بالا بره
شاد و پربرکت باشید